در این بخش کتاب تجدد، فرا تجدد و پس از آن در شهرسازی تالیف دکتر سید حسین بحرینی مورد بررسی قرار گرفته و در 189 اسلاید ، به صورت خلاصه برای شما همراهان گرامی آماده شده است . بخش های مختلف این کتاب در هشت فصل در این پاورپوینت آمده است . در ادامه نکاتی از هرکدام از این فصل ها ، به صورت کوتاه آورده شده است : تجدد یا مدرنیزم که از اوایل دهه دوم قرن حاضر بدنبال انقلاب صنعتی و با بسط تکنولوژی و علم گرایی پدید آمد بلافاصله کلیه زمینه های فعالیت انسانی را فراگرفت. از صنعت به معماری، از معماری به هنر،از همه اینها به شهرسازی رسوخ پیدا کرد. شهرسازی جدید از یک طرف توسط معماران متجدد، از طرفی توسط سرمایه داران و سرمایه گذاران و بورس بازان ، از طرف دیگر بوسیله مهندسین راه و ساختمان ، ترافیک و مهمتر از همه توسط ماشین مورد تهاجم بی امان قرار می گیرد. بدون شک این جریان علاوه بر جنبه های تکنولوژیکی و اقتصادی،ابعاد فرهنگی و سیاسی نیز بخود گرفته بود. متجددین طرز تفکر و نحوه زندگی خاصی را که جدید و نو می دانستند به عنوان تنها راه قابل قبول برای کلیه انسان هایی که در این قرن جدید وصنعت زده زندگی می کنند تجویز نموده و براین اساس به طراحی شکل ها ، فضاها و عناصر زندگی وی می پردازند. وقتی صبحت ازتجدد می شود منظور پدیده خاصی است با تمام خصوصیات آن که حدود نیم قرن پیش در ابعاد مختلف زندگی و بخصوص هنرها متجلی شد.تجدد را نباید با نوآوری مترادف دانست زیرا که نوآوری درهر زمان ودر هر کجا دائما در طول تمدن بشری همواره بوقوع پیوسته و در حقیقت جزئی لاینفک از رشد و تکامل انسان است . تجدد بیش از هر چیزی می خواهد خود را از بند برهاند این بند ممکن است جامعه ، حکومت و یا هر چیز دیگری باشد ولی مهمتر از همه تجدد از تاریخ و گذشته فرار می کند . «نهضت نو» یا«آوران گارد» بر این فرضیه استوار است که باید آنقدر از جریان اصلی دورشد که فرایند تاریخی دیگر بکار نیاید.از نظر متجددین تاریخ دیگر وجود خارجی ندارد بلکه آنچه مهم است همین لحظه است . تجدد از ابتدا به عنوان یک علم مطلق معرفی شده با این فرض که همیشه و همه جا قابل اعمال بوده و بنابراین قابلیت و توانایی آن مورد تردید قرار نگرفته است . بهمین دلیل بیش از نیم قرن به عنوان تنها یکه تاز میدان در عرصه پهناور هنر و بخصوص درعرصه معماری و شهرسازی خود نمایی کرده است . چارلز جنکس ختم نمادی تجدد و آغاز فراتجدد را در ساعت 3 و 32 دقیقه بعد از ظهر روز 15 جولای سال 1972 اعلام کرده که مجموعه مسکونی پروت – ایگو در سنت لوئیز که از تفکر لوکوربوزیه در مورد ماشین برای زندگی جدید پیروی کرده بود به خاطر غیر قابل سکونت بودن آن برای طبقات کم درآمد با دینامیت منفجر شد . امروزه اغلب با این گفته هویس موافقند که : آنچه که در یک سطح به عنوان تازه ترین مد، تلاطم تبلیغاتی و نمایش توخالی به چشم می خورد ، بخشی از یک تحول فرهنگی کندی است که در جوامع غربی در حال شکل گیری است. تغییری در معنی که واژه «فراتجدد» کاملا برای آن مناسب است . در بخش مهمی از فرهنگ تغییرات قابل توجهی در معنی ، عمل و گفته ها به چشم می خورد که فرضیات، تجربیات و قضایای فرا تجدد را از دوران قبل متمایز می سازد. تفاوت های کلی بین تجدد و فراتجدد از دیدگاه Hassan را می توانید در تصویر زیر ببینید : معماری فراتجدد پس از رواج در سرتاسر جهان ، توسط بسیاری مرده اعلام شده است تعجب آور نیست که در آنهایی که قبل از همه بر سر جسد حاضر شدند تا مرگ فراتجدد راتایید کرده آن را به خاک بسپارند.کسانی جز تجدد گرایان جدید نبودند این واقعه در سال 1983 اتفاق افتاد. کثرت گرائی در مقابل فردگرائی : امروز اندیشه و تفکر واحدی برجامعه غربی حاکمیت نمی کند نه تفکر پیش از تجدد،ونه تجدد نو و نه فرار تجدد که بین این دو قرارگرفته است چنانچه چیزی حاکم باشد ، این کثرت گرائی است و این گرایش قادر به حاکمیت نیست ، زیرا بر اساس گسترش دامنه انتخاب قراردارد. در گذشته پیش از صنعت ، فرهنگ سنتی شیوه غالب تفکر بود طی عصر صنعت، تجدد مهمترین نحوه شناخته گردید . سنت گراها و متجددین هر دو در یک چیز وجه اشتراک دارند و آن اینست که از کثرت گرائی بیزارند و آن را محکوم می کنند. به گفته های لوکوربوزیه توجه کنید «سبک ها دروغند»و... عصر ما خود تعیین کننده است، روز به روز سبک خود را بوجود می آورد .سبک واحدی برپایه صنعت و زیبائی ماشینی. نارضایتی گسترده با مفهوم شهرسازی جامع تنها دراوائل دهه 1970 و عمدتاً در عکس العمل نسبت به پاکسازی وسیع زاغه ها آغاز شد .تفکر آینده گرائی ادارات شهرسازی شهرها که جانشینان طبیعی کارفرمایان و سرمایه گذاران قرن نوزدهم شده بودند تحت تاثیر قرار داده بود. تفکری که پیشرفت را وسیله توجیه بازسازیهای عمده شهری از نوعی نموده بود که نه تنها به شدت در زندگی مردم اختلال بوجود می آورد بلکه نسبت به واقعیت های اقتصادی نیز بی اعتنا بود. محورهای شهرسازی فراتجدد : الین معتقد است که در چارچوب دو محور فوق ، فراتجدد خصوصیات زیررا دارا خواهد بود: زمینه گرائی ، تاریخ گرائی ، مدنیت ، منطقه گرائی، ضد کلیت ، کثرت گرائی ، کلاژ ، خودمرجعی و... نقدی که برفراتجدد وارد می شود، برطبق دسته بندی الین بصورت زیر است : تبعیت شکل از تخیلات ، ترس ، ریاکاری ، و پول در زمینه معماری و طراحی شهری ، فراتجدد بطور کلی از جهت تمایز با تجدد که برنامه ریزی و توسعه را در طرح های شهری با مقیاس بزرگ شهری،که از نظر تکنولوژیکی متکی بر منطق و کارآیی بوده و معماری بدون آرایش را حمایت می کند،مورد بررسی قرار می گیرد . فراتجدد بر اساس تصویری از بافت شهری شکل گرفته که آن را الزاماً منفصل ، ترکیبی از شکل های «تکراری» گذشته ، «کلاژی» از استفاده های جدید که بسیاری از آن ها ممکن است موقتی باشند ، می سازند. متجددین فضا را چیزی می دانند که می توان آن را برای مقاصد اجتماعی شکل داد و بنابراین همیشه آن را در خدمت ساختن یک پروژه اجتماعی قرارداد. فرامتجددین فضا را عنصری مستقل و غیر وابسته دانسته که می توان بر اساس اصول و اهداف زیبائی شناسی شکل داد و الزاماً ارتباطی به هیچیک از اهداف اجتماعی بجز دستیابی به زیبائی بدون زمان وکلی به عنوان یک هدف ندارد. در این فصل سعی خواهد شد نظریات و نچوری و اسکات بروآن ، با نظریات خردگریان به روایت راب کریر مورد مقایسه قرار گیرد. این دو طرز تفکر رقبای عمده ای هستند که در بحث ها و مناظرات معاصر بین معماران در مورد طراحی شهری مطرح است. نتیجه چنین بحثی بدون شک مواضع رسمی نسل آینده را پی ریزی خواهد کرد. تئوری اجتماعی و پیدایش فراتجدد فراتجدد درست در زمانی که علوم اجتماعی در تب و تاب خاص خود بود، رونق گرفت . این تب و تاب دو جزء متمایز داشت : اولا یک حمله هماهنگ کلی بر مشروعیت علوم اجتماعی و دوم تحولی در حیطه خاص تئوری اجتماعی . سه معنی متفاوت را می توان از فراتجدد دریافت : بدون شک برخی از طرفداران فراتجدد قصد خلق یک سبک جدید ساختمانی برای مصرف عام را داشتند لیکن شیفتگی معماری فراتجدد به خاطر این مقبولیت عام نبود، بلکه بیشتر از این جهت مورد تحسین قرار گرفته که این موقعیت را در اختیار معماران قراردهد که بتوانند روی شیوه ها و سبک های گذشته گاهی با تندی و گاهی با طنز گفتگو کنند . تناقض و طنز همه چیز معماری فراتجدد است . تولد فراتجدد کنونی در اواسط دهه 1960 در تئوری ادبی بوقوع پیوست . شورش علیه تجدد فعالیت های زیادی شامل ساختار گرائی و استعاره فراتجدد را دامن زد . لیکن در مبارزه چاره ناپذیر برتری روشنفکری ، یک بعد شورش به سرعت زمینه را اشغال کرد وآن ساختارزدائی بود. شاید مهمترین بعد فراتجدد همین آخری باشد یعنی ادعای اینکه معرف یک تحول تاریخی است . مهمترین مسئله در ارزیابی فراتجدد بعنوان دوره تاریخی ، مسئله نظریه پردازی هم عصری است . در این فصل سعی بر آن است که ابتدا دو دیدگاه مرسوم و شناخته شده «توسعه» از یک طرف و دیدگاه جدید«توسعه پایدار» ازطرف دیگر براساس عوامل اصلی وموثر در هر یک از دیدگاه ها مطرح کرده وضمن تحلیل مفاهیم مربوط به توسعه پایدار به این نتیجه دست یابد که عدم موفقیت در تحقق سیاست توسعه پایدار ، احتمال وقوع یک فاجعه جهانی را برای کل کره زمین و تک تک کشورها افزایش خواهد داد.
دیدگاه شما