مسیر صفحه : > خانه > مدار خبر > شهرسازی > تاریخ شهرسازی
مفهوم شهر از گذشته تاکنون در حال تغییر است. در مقاله ای کوتاه به بررسی تاریخ شهر سه دوره پیش از اسلام، بعد از اسلام و دوره معاصر تقسیم بندی میشود. در نوشتار حاضر به بررسی اجمالی این موارد پرداخته میشود : شهر در دوران پیش از اسلام در ایران شهر ایرانی قبل از اسلام در ابتدای پیدایش، متأثر از تمدن بینالنهرین شکل میگیرد و گسترش مییابد. در حقیقت در دوران تمدن مادی و سلسله هخامنشی، شاهد شکلگیری «شهرـمعبد» و «شهرـقدرت» (سبک پارسی) هستیم. در ادامه، شهر ایرانی با هجوم یونانیان مواجه میشود و نوعی تحمیل سبک شهرسازی و سبک زندگی را بهویژه با ساخت نوشهرهای متعدد شاهد هستیم. شهر در این دوره امتزاجی است از مفاهیم دولتـشهر یونانی و شهرـقدرت سبک پارسی. در ادامهی این روند و با از میان رفتن آخرین سرداران یونانی، شهر توسط دولت قدرتمند اشکانی به نوعی به ساختار شهرهای سبک پارسی باز میگردد. تفاوت اصلی سبک پارتی که در زمان اشکانیان شکل میگیرد و در زمان ساسانیان ادامه مییابد با سبک پارسی، در توجه به مناطق پیرامونی شهرها و اعمال قدرت شهر بر آنهاست. در مجموع ساختار کلی شهر ایرانی در قبل از اسلام با وجود فراز و نشیبهایی که دارد بدین قرار است: اول دژ حکومتی که محل کاخها، معابد، تأسیسات نظامی و اداری و خزائن و انبارهای آذوقه و اسلحه است. دوم شهر میانی که محلات مسکونی اقشار قدرتمند و صاحب نفوذ، بازار و میدان در آن شکل میگیرد. سوم شهر بیرونی که محل زندگی مردم عادی است و خارج از حصار شهر قرار دارد. شهرها متناسب با چند عامل شکل میگرفتند: عامل اول راههای ارتباطی است که محل شکلگیری شهرها را تعیین میکرده است. عامل دوم طبقهای به نام روحانیون بودند که عملاً نقش تعیینکنندهای در شکلگیری شهر نداشتند و عمدتاً از طریق اعمال نظرات خود در ساختار قدرت بر شهر تأثیر میگذاشتند. عامل سوم و مهمترین عامل تأثیرگذار، که بیشترین تأثیر را بر ساختار شهر و جایگیری عناصر و اجزاء آن میگذارد، همان نظام طبقاتی حاکم بر افکار و عقائد ایرانیان قبل از اسلام است. این عامل تقسیمات و تمایزات اصلی شهر را تعیین میکرده است. شهر در دوران اسلامی در ایران شهر ایرانی پس از ورود اسلام به آن، تغییرات واضح و مشخصی را پذیرا میگردد. اولین و مهمترین آن در هم شکستن نظام منطقهبندی موجود در شهرها است که بر اساس نظام اجتماعی طبقاتی ایجاد شده بود. در این تغییر، مرز میان سه بخش شهر برداشته شده و شهر بیرونی که محل استقرار اقشار خارج از طبقات ممتاز اجتماعی بوده، اهمیت زیادی مییابد. شهر ایرانی در کلیت ساختار خود پس از طی مراحل مختلف در نهایت در مکتب اصفهان در دوران حکومت صفویان به پختگی میرسد. ساختار شهر در این دوره شامل چند عنصر اصلی است: اول مسجد که بهعنوان نماد اصلی شهر اسلامی از زمان تشکیل حکومت اسلامی در شهر مدینه، تا این زمان نقشی پررنگ داشته و روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشد. مسجد بهعنوان مهمترین عنصر کالبدی اسلام در شهر، مرکز شهرها را برای شکلگیری و حضور خود انتخاب مینمود و مرتفعترین عنصر شهر بود. دوم بازار که عمومیترین فضای شهری و ستون فقرات شهر محسوب میشد. بازار به دور مسجد و مدرسه میچرخد و آن را در بر میگیرد. این در هم تنیدگی نمادهای دین و اقتصاد، یکی از وجوه تفاوت شهرهای اسلامی با شهرهای اروپایی است، تفاوتی که از همه جانبهبودن دستورات اسلام در مقابل دستورات مسیحیت کاتولیک نشأت میگیرد. سوم محلات مسکونی شهرها در دوران اسلامی است. با گسترش شهر اسلامی، کمکم روستاییان شروع به مهاجرت کرده و بدین وسیله محلات مختلف شهر، شکل میگرفتند. محلاتی که وجه تمایز آنها از یکدیگر یا عوامل قومیتی بودند، یا عوامل مذهبی و یا شغل اهالی ساکن در آنها. هر محله، خود واحدی منسجم بوده که ساکنان آن براساس یکی از عوامل پیشگفته کنار هم جمع میشدهاند. چهارم میدان است. میدان اصلی شهر که در مرکز شهر واقع میشد محل اصلی تجمعات و همچنین نقطهی کانونی اتصال عناصر مختلف مذهبی، اقتصادی و حکومتی بود مانند میدان نقش جهان اصفهان. میدانهایی نیز در مقیاس کوچکتر در هر محله وجود داشت که اصلیترین فضای تعاملی در محله محسوب میگردید. پنجم گذرها بوده است. اصلیترین وظیفهی گذرها، ارتباطدادن عناصر مختلف شهری بوده است. در عین اینکه فضای تعاملی نیز محسوب میگردیدهاند. نکته مهم در مورد گذرها، وجود سلسله مراتبی از گذرهای عمومی، نیمه عمومی، نیمه خصوصی و خصوصی بوده که تابعی از اصل محرمیت در اعتقادات دینی اسلام بوده است. در مجموع عوامل اصلی تأثیرگذار بر شهر را میتوان بدین صورت برشمرد: شهر در دوران معاصر ایران شهر ایرانی با شروع سفرهای پادشاهان قجر به اروپا، سفر سریع خود را در جهت شباهت هر چه بیشتر به شهرهای اروپایی آغاز نمود و این سفر تا امروز با فراز و نشیبهایی ادامه دارد. در واقع این تغییرات تحت تأثیر زرقوبرق اروپا، با الگوبرداری صرفاً شکلی از شهرهای غربی آغاز گردید، ولی اتفاقی که در ادامه بروز نمود، شکلگیری سبک زندگی غیربومی تحت تأثیر ناخودآگاه این تغییرات بوده است. خیابانهایی با مغازههایی در دو سمت آن، در مدت زمان کوتاهی جای بازار را میگیرد. این تغییر کالبدی، سبک خرید و فروش، مصرف و حتی گذران اوقات فراغت را متحول میکند. با ورود یکباره اتومبیل، خیابانهای مستقیم و منقطع، بافت کهن را در هم مینوردند و الگویی برای محلات جدید میگردند. این حرکت یکی از عواملی است که مفهوم محله و انسجام آن را به کلی از بین میبرد. شهرها به سرعت گسترش یافته و کلان شهرها پدیدار میگردند. به دلیل این گسترش، ساکنان شهر از یکدیگر فاصله زیادی گرفته و از حالات و احوال یکدیگر خبر ندارند. آپارتماننشینی به عنوان سبکی جدید از سکونت، گسترش وسیعی مییابد. شهر به دو ناحیهی بالاشهر و پایین شهر تقسیم میگردد. نقش مساجد که زمانی مهمترین عنصر شهر به حساب میآمدند بسیار کمرنگ میشود. توسعهی آتی شهر بر اساس الگوی طرحهای جامع اروپایی برنامهریزی میگردد. بهصورت خلاصه، آنچه تمام بایدها و نبایدهای شهر را تعیین میکند چیزی نیست جز سبک بینالملل. سبکی که متناسب با دید مدرنیستی، همهی انسانها را فارغ از فرهنگ، ملیت، قومیت و مذهب دارای یکسری نیازهای ثابت فرض کرده و در همهجا یک نوع پاسخ به آن میدهد. شهر در واقع نقش ظرفی را برای موضاعات گوناگون سبک زندگی بازی میکند. شکل این ظرف به هر صورتی باشد قطعاً بر شکل و کیفیت مظروف تأثیر قابل توجهی خواهد گذاشت. در نتیجه پرداختن به موضوع شهر و عوامل تأثیرگذار بر آن، اهمیتی صدچندان مییابد. عوامل مختلفی که در شکلدهی به ساختار شهر در دورههای مختلف تاریخی تأثیرگذار بودهاند، حاصل تجربههای متعدد بشر در این کرهی خاکی است. به نظر میرسد تک تک این عوامل همچنان نیز بر شهر تأثیرات خود را میگذارند، ولی نکتهی مهم جهت رسیدن به یک الگو مناسب این است که در به کارگیری این عوامل، باید اولویتها تعیین شود و سهم مناسب هریک برای نقشآفرینی در شهر مشخص گردد. برای مشاهده و دانلود پاورپوینتهای مرتبط با موضوع تاریخ شهر و شهرسازی ایران میتوانید به این لینک مراجعه فرمایید. منابع
دیدگاه شما